رسانههای فرانسوی مدعی شده بودند که “احمد مرابط” افسر تونسیتبار پلیس فرانسه، در این حادثه کشته شده است که در پی این حادثه، دهها هزار نفر در کشورهای غربی با برافراشتن پلاکاردهای “من احمد هستم”، پویش تازهای برای مبارزه با تروریسم به راه انداختند.
ایک در پژوهش خود با اشاره به فیلم منتشرشده از اقدام به قتل “احمد مرابط” اظهار میدارد که این موضوع حقیقتاً عجیب و به معجزه شبیه است و باید گفت تنها دو احتمال برای این حالت وجود دارد؛ اول اینکه پلیسی که به او شلیک شده موجودی بشری فاقد خون در بدن خود است و احتمال دوم اینکه این، تنها یک سناریوی کثیف بوده که طی آن، سازمانهای اطلاعاتی، تعدادی روزنامهنگار را هدف قرار دادهاند تا افکار عمومی جهان را برای توجیه سناریوی آینده علیه مسلمانان در اروپا و خاورمیانه آماده سازند.
این ویدئو که توسط “دیوید آیک” بررسی شده و در حدود یک دقیقه است بارها از سایتهای یوتیوب و گوگلویدئو حذف شد اما به علت اشتراکگذاری وسیع آن، بطور لحظهای فایل این فیلم، در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
spaceplay / pause
qunload | stop
ffullscreen
shift + ←→slower / faster
↑↓volume
mmute
←→seek
. seek to previous
12… 6 seek to 10%, 20% … 60%
این نخستین بار نیست که غربیها برای سرکوب مسلمانان و حمله به کشورهای اسلامی از این سناریوها بهره میبرند. هنوز افکار عمومی جهان، سناریوی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی به برجهای دوقلوی آمریکا را به خاطر دارند که منجر به حمله نیروهای ناتو به افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم شد و سپس حمله به عراق به بهانه وجود القاعده در این کشور و جنگ بیپایانی که هر روز دهها و صدها قربانی در این کشور میگیرد.
در مورد حادثه پاریس جالب این است که گویا طبق سناریویی از پیش طراحیشده، تشبیه این حملات به حملات یازده سپتامبر آمریکا در دستور کار قرار گرفت و دهها تن از رؤسای کشورهای غربی و عربی از جلمه چند کشور اسلامی (فلسطین، اردن و عربستان سعودی) در تظاهرات میلیونی در پاریس در محکومیت حمله به مجله شارلیابدو حضور یافتند.
رسانههای غربی این هجوم را به حمله اسلامگرایان به اهل قلم و ترور آزادی بیان قلمداد کردهاند که نگاهی به کاریکاتورهای مرتبط با این موضوع، نشان میدهد که این سناریو به گونهای نگاشته شده که تداعیکننده بیگناهی و مظلومیت کشتهشدگان این حادثه باشد.
بر اساس این گزارش، پرسشهایی که در صورت صحت فرض مزبور به ذهن مخاطب متبادر میشود از این دست است:
چرا همه مهاجمان با شلیک پلیس کشته شدند و به رغم مهارت پلیس ضدتروریسم فرانسه، حتی یک نفرشان هم زنده دستگیر نشد؟
چه کسانی دستور حمله به مجله را به حملهکنندگان داده بودند؟
چرا تأکید میشود که یکی از مهاجمان در یمن آموزش دیده و ارتباط آن با تحولات شگفتانگیز چند ماه اخیر در این کشور چیست؟
چرا در رسانههای غربی این همه تأکید میشود که مهاجمان پیش از این، در درگیریهای سوریه و عراق شرکت داشتهاند و آیا سناریوی جدیدی برای این دو کشور در راه است و آیا سناریوی بعدی غرب برای مبارزه با تروریسم و حمایت از امنیت غرب منجر به تصمیم به حمله گسترده زمینی کشورهای عضو ائتلاف علیه داعش به سوریه، عراق و یمن نیست؟
چگونه مهاجمانی که سابقه جنگ در یمن و سوریه و عراق را داشتهاند در آزادی کامل، وارد اروپا شده و به فرانسه رفته و بدون حتی یک بار بازخواست و بازجویی، آزادانه به فعالیتهای خود مشغول شدهاند؟ با توجه به اینکه اطلاعات حملهکنندگان در لیست افراد مظنون سیا وجود داشته آیا بهراستی سرویس جاسوسی فرانسه که بسیاری از اطلاعاتش را از دیگر سازمانهای جاسوسی غربی میگیرد، تا این اندازه ضعیف است؟
پیش از این نیز در خبرها آمده بود که کشورهای غربی در پی شکست های مکرر داعش در عراق و سوریه و پیروزیهای چشمگیر ارتش و مردم عراق و سوریه در دفع حملات داعش و بازپس گیری شهرهای عراق و سوریه از این گروهک تروریستی تصمیم دارند در بهار آینده حملات زمینی گسترده را به سوریه آغاز کنند؟
آیا رشد سریع و صعودی جمعیت مسلمانان فرانسه طی سالهای اخیر که پیشبینی میشود در دهههای آینده بافت جمعیتی این کشور و حتی ساختار قدرت آن را به سود مسلمانان تغییر دهد، نقشی در طراحی این سناریو داشته است؟
آیا سناریوی حمله به دفتر نشریه “شارلی ابدو” و سپس تلاش برای جهانیسازی ابعاد آن، از ابتدا برای همین منظور طراحی شده است؟
اینها سؤالاتی است که در هفتههای آینده به پاسخ آن خواهیم رسید.
نظرات شما عزیزان: